شنبه 9 اسفند 1393: 87 روز بعد از کاشت مو

ساخت وبلاگ

سلام و عرض ادب خدمت همه دوستان عزیز

امروز به عبارتی 87 روز از عمل کاشت موی بنده می گذره و 3 روز دیگه سه ماه تموم میشه. به قول شاعر صدای معجزه می آید و اگه غلط نکنم روزهای خوب من هم دارن از راه می رسن. الان از کلینیک دکتر نیلفروش زاده برگشتم خونه و با انرژی نسبتا زیادی دارم این پست رو مینویسم.

همونطور که توی پستهای قبل خوندین موهای کاشته شده به صورت بی رحمانه ای ریختن! و من مونده بودم و این اما و اگر که اگه حالا اینا در نیان من دستم به کجا بنده؟؟؟؟؟ اما خدا رو شکر الان حدود 20 روزه که رویش مجدد موها رو حس می کنم و می تونم بگم که روز به روز داره شرایط بهتر میشه. الان لا به لای موهای خودم که از سه ماه پیش به اینور کوتاه نشدن ، تعداد زیادی موهای خیلی ریز هستن که به نظرم اینا همون موهای کاشته شده باید باشن که در اومدن. این موهای ریز دو تا تاثیر عمده توی این روزهای زندگی من دارن!! یکی اینکه باعث شدن کف سرم پر تر بشه (مخصوصا وقتایی که از حمام میام و موهام رو خشک می کنم) و دیگری اینکه نوید این رو بهم میدن که عملم باید موفقیت آمیز بوده باشه و طبق انتظار دکتر در آینده بسیار بسیار بهتر هم خواهد شد.

و اما از ویزیت امروز بگم براتون. طبق فرمایش خانوم بهرامی که انصافا بعد از عمل برای بیمارها سنگ تموم می ذارن باید بعد از سه ماه می رفتم ویزیت. نهایت الامر قرعه به نام امروز افتاد و دیشب باهاشون تماس گرفتم که فرمودن بین ده تا دوازده برم. این دفعه برای مقابله با مشکل همیشگی پیدا کردن جای پارک دست به حذف صورت مسئله زدم! و کلا با تاکسی رفتم. ساعت 11 و نیم رسیدم کلینیک و طبق معمول همیشه صبر کردم تا نوبتم بشه که این دفعه نسبت به دفعه قبل سریع تر این صبر به پایان رسید.

اولین جمله ای که به خانوم بهرامی گفتم این بود که موهام داره در میاد و خیلی امیدم به نتیجه بالا رفته، ایشون تصدیق کردن و در کمال ناباوری بنده بهم گفتن اینایی که میبینی هنوز درصد خیلی کمی هست و هنوز باید بسیار صبور باشی چون تعداد بسیار زیادیش هنوز شروع به رشد نکردن. خب این جمله انصافا بار معنایی بالایی برای من داره و اگه واقعا تا 6 ماه دیگه وضعیت تراکم موهام بخواد چندین برابر وضعیت امروزم بشه من رسما از خوشحالی خواهم مرد! اما یکی از مهمترین چیزهایی که از خانوم بهرامی پرسیدم تعداد موهای کاشته شده ام بود. من نمی دونم چرا اما واقعا ترجیحم این بود که اصلا ندونم چه تعداد مو کاشتم. شاید می ترسیدم عددش خیلی کم باشه و بیشتر نگران شم.(مخصوصا اینکه روز عمل FUT خانوم شهرکی گفته بودن تراکم پشت سرت بد نیست ولی عالی هم نیست) اما چون توی این مدت که خاطرات کاشت مو رو توی این وبلاگ مینویسم خیلی ها ازم در موردش پرسیدن از خانوم بهرامی خواستم که بهم بگه.

ایشون زنگ زدن و پرونده ام رو از طبقه پایین اوردن بالا. خانوم بهرامی پرونده رو دیدن و گفتن که روز FUT یعنی عمل اول، تعداد 6000 تار مو و روز FIT یعنی عمل دوم تعداد 4000 تار مو برام کاشت کردن. این یعنی بنده 10000 تار مو کاشتم.

بعدش عکسهای قبل از عملم رو از پرونده در اوردن و دیدیم. انگار همین دیروز بود که رفتم عکاسی و این عکسها رو گرفتم، واقعا این سه ماه به چه سرعتی گذشت. من چون تبلتم همراهم بود از روی عکسای قبل از عمل خودم عکس گرفتم تا توی یه فرصت مناسب توی وبلاگ بذارم.

یه مشکلی که این مدت داشتم خارش پشت سرم بود. در این مورد با خانوم بهرامی صحبت کردم. گفتم وقتی از حموم میام پشت سرم خیلی خارش داره آیا باید شامپوی خاصی مصرف کنم؟ ایشون گفتن نه نیاز به عوض کردن شامپو نیست اما برام داروی بتامتازون نوشتن که التهاب رو کم کنه.

در نهایت بحث دارو شد. ایشون گفتن که دیگه داروی دست ساز دکتر نیلفروش رو استفاده نکن و از فوم روگین استفاده کن. گفتن که داروخونه ی پایین کلینیک هم این فوم رو آورده(بعدا که قیمت کردم 145 هزار تومن بود) . من بهشون گفتم که 3 روز دیگه یه سفر یکساله به خارج از کشور دارم و دیگه این فوم رو از همونجا تهیه خواهم کرد. همینطور در مورد قرص پرسیدم. ایشون گفتن همون فیناستراید رو بگیر ولی چون اصلش رو خواهی گرفت دو تا نخور بلکه یه دونه بخور شبی. در نهایت گفتن ویزیت بعدیت باید 3 ماه دیگه می بود، اما چون ایران نیستی بذار تا ویزیت یک سال و چون ویزیت یک سال رو من انجام نمیدم بلکه خود دکتر نیلفروش زاده انجام می دن حتما هماهنگ کن که زمانی که ایشون کلینیک هستن بیای.

به این ترتیب پرونده ی این ویزیت هم بسته شد و رفت تا یکسال دیگه که باز هم گذرم از کلینیک دکتر نیلفروش زاده رد بشه. امیدوارم اون موقع موهام خیلی خوب شده باشه.

می دونین دوستان، مطمئنم اکثر کسایی که این وبلاگ رو می خونن خیلی خیلی خوب می فهمن که من از چی صحبت می کنم چون دست و پنجه نرم کردن با مشکل بی مویی یا کم مویی رو درک کردن. هنوز باورم نمیشه که من هم بالاخره توی این قضیه به آرامش خواهم رسید. این روزها که انصافا روز به روز وضعیت سرم بهتر میشه حس بچه دبیرستانی ای رو دارم که دونه دونه امتحاناتش رو میده و تصور رسیدن تابستون بهش آرامش میده. واقعا باورم نمیشه که این مشکل داره به سمت حل شدن میره ولی حتی تصورش هم لذت بخشه.

همونطور که گفتم چند روز دیگه عازم سفر هستم ولی قول می دم این وبلاگ به روال سابق به روز شه و گزارش جدیدترین وضعیتم رو بنویسم. یکی از نگرانی هام در مورد سفر، عکس پاسپورتم بود که با ترمیم مو بوده ، یعنی عکسم شبیه این روزهام نیست. خانوم بهرامی بهم یه گواهی لاتین دادن که توش ذکر شده من عمل کاشت مو انجام دادم. ولی خودم یه راه مطمئن تر پیدا کردم که به نظرم دیگه نیازی به اون گواهی نباشه: تاپیک یا پودر پر پشت کننده مو!! یه بسته ی کوچیک تاپیک خریدم از داروخونه به مبلغ 35 هزار تومن و یه بار هم توی خونه ازش استفاده کردم تا ببینم چه جوری میشه. مثل نمکدون پودر رو روی سرم پاشیدم و در کسری از ثانیه قیافم شد عین عکس پاسپورتم!!!!!

اما بذارین یه معذرت اساسی ی ی ی ی بخوام از دوستانی که بهشون قول دادم در مورد تجربه ی خودم از ترمیم مو(کلاه گیس) بنویسم. به خدا قسم شرمنده ام ولی این دفعه هم نرسیدم. تو رو خدا توی کامنتا این مسئله رو بهم یادآوری نکنین که از خجالت آب میشم. حتما حتما حتما توی پست بعدی می نویسم. قول میدم.

بیشتر از این سرتون رو درد نمیارم. این هم از عکس و حال و هوای این روزها. تا چه پیش آید...

 

تجربه شخصی کاشت موی طبیعی...
ما را در سایت تجربه شخصی کاشت موی طبیعی دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : afut-fitc بازدید : 269 تاريخ : چهارشنبه 4 اسفند 1395 ساعت: 4:47