شنبه 17 مرداد 1394 : 249 روز بعد از کاشت مو

ساخت وبلاگ

سلام دوستان عزیزم

 

امیدوارم حالتون خوب و خوش باشه و سرحال باشین.

 

فکر کنم باید قبل از هر حرفی از تک تک دوستانی که این روزها اینجا سر میزدن عذرخواهی کنم برای تاخیر. میدونم که طبق قولی که به خودم و به شماها داده بودم باید سریعتر به روز می کردم ولی واقعا پاک شدن آرشیو بلاگفا خیلی خیلی توی ذوقم زد. تا حدی که واقعا چند بار تصمیم گرفتم دیگه ادامه ندم و کلا تعطیل کنم اینجا رو. به خدا کافیه فقط خودتونو جای من بذارین. اینا همه به کنار، این مدت هر روز اخبار بلاگفا رو پیگیری می کردم و همیشه شایعاتی بود که ممکنه بلاگفا کلا تعطیف بشه و من واقعا نمی دونستم که چی کار کنم، ادامه بدم یا نه. به هر حال واقعا بیشتر از این معطلی فایده نداره و تصمیمم ادامه توی همین خونه هست. امیدوارم ازم دلخور نباشین. امیدوارم.  توی این پست سعی می کنم با دقت هر چه تمام تر گزارش وضعیتم رو به شما بدم و مثل قبل مشتاقانه منتظر خوندن نظرات و بحث هاتون هستم.

 

امروز 249 روز از عمل کاشت موی بنده می گذره. حتی تصورش هم برام سخته که به همین سرعت بیش از هشت ماه گذشت. انگار همین دیروز بود که با یه دنیا استرس و التهاب رفتم کلینیک دکتر نیلفروش زاده برای مشاوره. لحظه به لحظه ی اون صحنه ها رو یادمه. وقتی با خانوم ستایش صحبت می کردم برای مشاوره، فقط و فقط یه چیز رو دوست داشتم بدونم: اینکه این قضیه کلا سرکاری هست یا واقعیه؟ اینکه واقعا امکان داره وضعیت من هم بهتر بشه یا همه چیز یه نمایشه برای گرفتن مقدار زیادی پول از افراد مستاصلی مثل من؟

انگار همین دیروز بود که تازه عمل رو انجام داده بودم و هزارتا بهانه ی جور واجور سر هم می کردم تا توی دوست و فامیل آفتابی نشم. انگار همین دیروز بود که روزی چهار بار باید میرفتم حموم و اجازه نداشتم زیر دوش مستقیم آب برم و با وسواس خیلی زیاد سطل سطل آب روی سرم می ریختم. انگار همین دیروز بود که باید روزی دوبار روی جای بخیه ی پشت سرم کرم میزدم و این شده بود سخت ترین کار دنیا برای من. انگار همین دیروز بود که موهای کاشته شده ریختن و طاس طاس شدم و باید به حرف خانوم بهرامی اعتماد می کردم که می گفت: نترس، دونه دونه شون در میان. اعتراف می کنم که دلم برای تک تک ثانیه های اون روزها تنگ شده. واقعا پروژه ی بزرگ و بسیار عظیمی بود. به معنای واقعی کلمه!

 

خب دوستان ، الان بیش از هشت ماه گذشته و فکر کنم درصد بسیار زیادی از نتیجه ی نهایی حاصل شده باشه. هرچند بعضی معتقدند آخرین نتایج بعد از نه ماه تا یه سال مشاهده میشه. اما به نظرم دیگه میشه یه کم دقیق تر نتیجه و حاصل کار جناب دکتر نیلفروش زاده رو ارزیابی کرد.

 

همون طور که از پستهای قبل حتما دستگیرتون شده من بسیار منطقی به مقوله ی کاشت مو ورود پیدا کردم و سعی کردم در تمامی مراحل کار واقع بین باشم. بسیار زیاد در مورد عوامل موثر بر نتیجه ی کاشت مو از من پرسیده شده. عمیقا معتقدم که درسته که نتیجه ی کاشت مو به هزار عامل بستگی داره، اما مهمترین عامل وضعیت ابتدایی فرد هست. مثلا کسی که سرش پر مو هست و فقط شقیقه هاش ریختن طبیعتا می تونه انتظار داشته باشه که بعد از کاشت مو بشه مثل چهارده سالگیش. ولی کسی که وسعت طاسیش بیشتره باید قبل از هر چیز با واقع بینی وارد ماجرا بشه. این قضیه در مورد من هم صدق می کرد. من به شخصه طاس طاس نبودم ولی وسعت ریختگی موهام خیلی خیلی زیاد بود. مخصوصا جلوی سرم دیگه به معنای واقعی کلمه خالی بود. به همین دلیل سعی کردم خیلی با واقع بینی وارد قضیه شم تا بعدها توی ذوقم نخوره. اما می خوام بگم نتیجه ای که الان براورده شده خیلی خیلی با چیزی که حتی تصورش رو هم می کردم فاصله داره. الان سر من واقعا پر مو شده و اصلا نمی فهمم که چه طور اینطوری شده. به شدت احساس رضایت می کنم و هر بار که جلوی آیینه میرم انگار یه دنیا انرژی مثبت به من تزریق میشه. نمی دونم باید اسمشو معجزه گذاشت، مهارت گذاشت، پیشرفت علم گذاشت یا هر چیز دیگه ای. اما به هر به هرحال الان بهترین روزهای عمرمو می گذرونم و با تک تک سلولهای بدنم از اتفاقی که افتاد راضی ام. دیگه به هیچ عنوان به این مسئله فکر نمی کنم که آیا در طول سه ماه آینده وضعیت بهتر خواهد شد یا نه، چون همین الان بسیار بسیار از چیزی که فکرشو می کردم هم فراتر شده، تنها چیزی که بهش فکر می کنم اینه که امیدوارم این حرف متخصص های کاشت مو هم درست باشه که میگن این موها تا آخر عمر آدم باهاش می مونه.

 

اما بذارین وضعیت فعلی خودم رو با جزییات براتون شرح بدم:

 

وضعیت کلی موهای کاشته شده: موهای کاشته شده ی من الان حسابی بلند شدن و این نشون میده که اینها رشد خواهند کرد(خدایا ممنون) ، بعضی از این موها بسیار نازک و ظریف و نرم هستن که احتمالا ضخیم تر شدن اونها در ماه هایی آینده منجر به پرپشت تر شدن سرم بشن. نکته ی دیگه اینکه موهای کاشت شده به لختی موهای قبلی خودم نیستن و یه کم حالت فر دارن. به شخصه از این مسئله استقبال می کنم. چون همیشه دوتا مشکل با موهای صاف داشتم، یکی اینکه موهای صاف سخت تر حالت می گرفتن و هر کاریشون میکردی دوباره ول می شدن. دیگه اینکه کسی که موهاش حالت فر داره ، سرش پرتر به نظر میرسه. اما اگه بخوام با جزئیات بیشتری توضیح بدم وضعیت فعلی رو به این صورت هست:

 

خط رویش مو(جلوی سر) : به جرات می تونم بگم بهترین بخش جلوی سرم هست. واقعا خوب و پر پشت شده. خیلی خیلی راضی ام. الان دیگه موهامو به سمت بالا شونه می کنم(خودم باورم نمیشه واقعا) و این خیلی منو خوشتیپ تر می کنه.(دو نقطه دی ) . به علاوه شاید باورتون نشه ولی حتی به موهام تافت می زنم هر روز. ینی در این حد چلوی موام پر پشت شده. از این سمت بی نهایت راضی ام.

 

پشت سر: همون طور که گفتم دیگه چیزی به نام خط بخیه پشت سر من وجود خارجی نداره یا انقدر محو هست که چند بار همسرم کلی گشت و گفت واقعا چیزی دیده نمیشه. البته مطمئن نیستم اگه مثلا موهامو از ته بزنم باز هم چیزی دیده نشه. به احتمال خیلی زیاد اگه موهام رو از ته بزنم دیده بشه. ولی توی این مدت مجددا یکی از دوستام موهام رو کوتاه کرد و متوجه چیزی نشد. یعنی حتی آرایشگرتون هم نخواهد فهمید که پشت سرتون یه بخیه ی سرتاسری هست.

 

بالای سر:

اگه بالای سر رو به دو قسمت مساوی تقسیم کنیم پرپشتی نیمه ی جلویی کمتر از پر پشتی قسمت عقبی هست. فکر کنم این استراتژی دکتر نیلفروش زاده توی توزیع گرافتها بوده. چون بیشترین تمرکز اکثر متخصصهای کاشت مو روی خط رویش مو هست میشه اینطور تصور کرد که بیمار بعدها موهاشو به سمت عقب شونه میکنه. بنابر این ناحیه چند سانتی عقب تر از خط رویش مو به راحتی توسط موهای جلوی سر پر خواهد شد. این اتفاقی هست که دقیقا در مورد من افتاده. اگه به عکسهای ابتدایی وبلاگ نگاه کنین میبینین که روز FUTدکتر نیلفروش زده خط رویش من رو کاشت، بعدش یه فضایی رو خالی نگه داشت. بعدش ادامه ی گرافتها رو از عقب تر کاشت. فردای اون روز که FIT بود اول اون فضای خالی رو پر کرد و بعد به سمت عقب سر حرکت کرد. در نهایت الان که هشت ماه می گذره می تونم بفهمم که احتمالا این استراتژی دکتر نیلفروش زاده برای به دست اوردن بیشترین بازدهی از گرافتهای موجود بوده که منجر به زیباترین حالت بشه. البته قطعا هر متخصصی فوت و فن های مخصوص به خودشو داره که من ازش اطلاعی ندارم و اینجا فقط در مورد اون چیزی که برای خودم اتفاق افتاد می نویسم.

 

این از وضعیت فعلی موهای سرم. اما در مورد دارو و مراقبت ها: به علت گرونی سرسام آور دارو توی خارج از کشور، برام ماینوکسیدیل پنج درصد و فیناستراید رو از ایران پست کردن. هر شب قبل از خواب ماینوکسیدیل میزنم و بعد می خوابم. ماینوکسیدیل به شدت موهام رو چرب می کنه. صبح که پا شدم موهامو با شامپو میشورم. شونه می کنم، ماینوکسیدیل می زنم و میرم سر کار.

فیدبک های منفی زیادی توی این مدت در مورد فیناستراید خوندم. می خوام توی این هفته با خانوم بهرامی تماس بگیرم و ببینم اگه میشه مصرفش رو قطع کنم. نتیجه صحبتم رو توی وبلاگ خواهم نوشت.

 

و اما از هر چه بگذریم سخن عکس خوشتر است. برای اینکه مقایسه ای هم بتونیم داشته باشیم، توی این پست عکس قبل از کاشت رو هم می ذارم. از قبل کاشت بازم عکس دارم که در پست های آینده اونها رو هم خواهم گذاشت. عکسهایی که توی این پست می ذارم زیر نور مستقیم لامپ گرفته شده نه نور اتاق، تا دقیقا وضعیت موهام مشخص باشه و الکی پر پشت تر از چیزی که هست به چشم نیاد.

 

 

 

 

و این هم وضعیت بنده قبل از کاشت:

 

تجربه شخصی کاشت موی طبیعی...
ما را در سایت تجربه شخصی کاشت موی طبیعی دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : afut-fitc بازدید : 250 تاريخ : چهارشنبه 4 اسفند 1395 ساعت: 4:47